در گرد خیال و خیابان و تاریکی/
نئون راه می رود با طراحی از تن پروانه…
....
زنی در زیتون زار میگریست/
که تسلیاش حروف باران بود و هجای کوهستان…
.....
«هنوز شیر میچکد/ از پستان گاو/ در مغازهی قصابی
..
از تصویر من در آینه بوی جیوه میآید
نظرات شما عزیزان:
برچسبها: